قاپ بازي
قاپ بازي يا قاب بازي يك بازي قديمي است كه به وسيله قاپ يا همان قاب انجام ميشده است. قاپ استخوان مچ پاي گوسفند است كه تناسب سطح هاي آن به شكل معكب مستطيل مي باشد (شبيه يك قوطي كبريت) كه البته آن را بجول، بژول و يا بچول نيز ناميده اند. شكل قاپ موجب بوجود آمدن شش سطح مي گردد كه پس از پرتاب امكان ايستادن قاپ روي چهار سطح امكانپذير مي باشد.
دو سطح بزرگ: اسم سطحي كه كه بر آمدگي دارد جيك (جك) و نام سطح مقابل آن پك (پوك) است.
دو سطح كوچك باريك: كه يكي اسب (آلچي) و ديگري خر (تختان) است.
دو سطح گوژ (محدب): هنگامي كه قاپ را به روي زمين پرت كنند به دليل شكل اين سطح ها نميتوانند بر روي انتهاي گوژ خود بايستد.
از نظر نسبت شانس سطوح مختلف امكان قرار گرفتن بر روي دو سطح جيك و پك زياد است و پس از آن شانس ايستادن بر روي سطح اسب و خر بيشتر مي باشد.
عمولاً قاپ بازان كهنه كار با استفاده از سه قاب به انجام بازي مي پرداختند كه آن را سه قاپ يا سه قاب بازي ناميده بودند، چنانچه در توضيحات نام مجله نيز آمده است ابوالفرج محمدبن عبيدالله در سه قاپ مهارت بالايي داشته است و از آن در قمار بهره مي برده است.
در تهران قديم اين بازي با سه قاپ و در شهرستانها با چهار قاپ بازي ميشده است، قاپ بازي در ايران مخصوص بعضي از مردان جامعه بوده و بازيكنان در خرابهها يا دور از انظار عمومي مردم بازي ميكردند ولي باستان شناسان در محوطه باستاني گوهر تپه مازندران كه بين پنج تا سه هزار سال سابقه دارد و مربوط به جامعه اي شهري با طبقات بالا ميباشد كه آثار آن در سايت موزه گوهر تپه نگهداري ميشود. در يافته هاي باستان شناسي ديگري از درون گور زني مربوط به قرن دوم قبل از ميلاد يك قرني (ساز رايج در مازندران) و از درون گوري ديگر كه آن هم متعلق به يك زن بوده است، ششصد قاپ پاچه گوسفند براي قاپ بازي كه امروز هم در بين تركمن هاي منطقه نيز بازي ميشود را كشف كردند و اين حاكي از رواج يا ارتباط قاپ بازي با زنان در آن منطقه داشته است.
نوعي از اين بازي در يونان و رم باستان نيز رواج داشته است، همچنين در اسپانيا نيز شكلي از قاپ بازي مشابه آنچه در قاپ بازي ايراني به اسم شاه (Rey) مرسوم بوده رواج داشته است، از طرفي تنديسها و نقاشيهاي بجا مانده از يونان و رم باستان و اروپاي پيش و پس از رنسانس نشان ميدهد كه قاپ بازي علاوه بر مردان در بين زنان هم رايج بودهاست. اگرچه در رم و يونان باستان نيز از استخوان قاپ گوسفند و بز براي بازي استفاده ميكرده اند اما به مرور استفاده از قابهاي ساخته شده از طلا، نقره، برنج، برنز، عاج، سنگهاي قيمتي، چوب، شيشه و مواد ديگر هم رواج يافته است. همچنين يافته نشان مي دهد در اوايل قرن بيستم قاب بازي با استخوانهاي طبيعي گوسفند كه آن را در آب جوش با جوهر و رنگهاي ديگر به صورت الوان در ميآوردند در بين بچههاي استراليايي بسيار رايج بوده اما از سال ???? نمونههاي پلاستيكي رواج پيدا كرده است. با گذشت زمان و با توجه به اينكه از شش سطح قاپ فقط چهار سطح ان قابليت ايستادن را داشت به مرور قاپ بصورت طاس/تاسهاي امروزي تغير شكل يافت كه هر شش سطح قابليت نمايش نتيجه و شماره گذاري دارد و همچنان در كازينوها و بخصوص در بازي تاس مورد استفاده قرار مي گيرد.
زكريا هاشمي نيز در سال ???? فيلمي به نام «سه قاپ» را كارگرداني كردهاست كه به اين موضوع اشاره دارد.
به نظر مي آيد كه اين بازي در قبل از دوران صفويان متداول نبوده است و با در نظر گرفتن آنكه انواع بازي هاي مبتني بر كارت در دوران پيش از صفويان و در نقاط مختلف دنيا رواج داشته است مي توان اينطور حدس زد كه بازي گنجفه خود از بازي كهن تري اقتباس شده باشد. صادق ميناي اصفهاني (متوفي ???? هجري) مولف شاهد صادق كه فصل شصت و چهارم كتاب خود را به گنجفه اختصاص داده مينويسد: (از مخترعات مير غياث الدين منصور شيرازي است و گمان آن است كه از گنجفه فرنگيان استخراج كرده و نام آن گنج فهم است به كثرت استعمال به گنجفه مشهور شده و آن بر چند قسم است و برخي از آن را اين حقير اختراع كرده) البته همين مؤلف اثر مفصلتري در باب بازيهاي قمار به نام (رساله در علم ملاعب) را نيز تدوين كرده است.
همچنين در سفرنامه تاورنيه اشاره شده است: در ميان اقسام قمارهاي ايراني يك قسم بازي ورق دارند كه گنجفه مينامند، ورقهاي ما چهار نشان دارد، اما اوراق ايراني داراي هشت نشان است.
گنجفه بازي در اوايل عصر صفويه و به خصوص در دربار شاه عباس اول (بزرگ) بسيار مرسوم و محبوب بودهاست. از ميان پادشاهان صفويه، او به گنجفه علاقه زيادي داشت، همچنين سران سپاهش اغلب اوقات يه بازي گنجفه ميپرداختند. ولي در زمان شاه عباس دوم اوضاع دگرگون شد، بازي گنجفه مثل ساير بازيها قمار به حساب آمد و ممنوع گرديد. در دورههاي بعدي محبوبيت گنجفه بازي در دربار ايران فراز و نشيب پيدا ميكند اما اين بازي از ايران به هندوستان ميرود و اكبرشاه از آن تقليد كرده و گنجفهاي ميسازد كه داراي دوازده صنف بود. در ميان گوركانيان هند گنجفه محبوبيت بسياري داشته و كارت هايي در دربار با نام darbar kalam استفاده مي كردند كه بعدها با عموميت يافتن بازي در بين مردم كارت ها با مصالحي مانند چوب و با نام bazâr kalam توليد و مورد استفاده عموم قرار گرفت، كارت هاي بازي به طور سنتي به شكل دايره اي شكل طراحي مي شدند كه توسط هنرمندان با نقش و نگار زينت داده ميشده است و امروزه ورق هاي بجاي مانده از اين بازي در موزه ها نگهداري مي شوند.
گنجفه آنطور كه در ابتدا رواج يافت نود و شش ورق در هشت دسته دوازده برگي داشته است (هشت خال، دوازده برگ از هر خال). نام اين خالهاي هشتگانه به اين ترتيب است : غلام، تاج، شمشير، اشرفي (زر سرخ)، چنگ، برات، سكه (زر سفيد)، قماش. هر دسته ?? برگ داشت : دو تا به نام شاه و وزير و بقيه به شماره يك تا ده شناخته ميگرديد.
همانطور كه در ادامه مطالعه مي نماييد در ادبيات فارسي عصر صفوي و پس از آن نيز بازي گنجفه مورد اشاره قرار گرفته است:
مانند آن ورق كه ز سر وا كند كسي
حسنت به چرخ گنجفه داد آفتاب را
اسماعيل قشنگ آن گنجفهساز
ميگفت هميشه با حريف و انباز
پيوسته كلك ميزن و پا زخم مباز
شايد كه بدست آوري يكدوسه غاز
گنجفه بازي است كار پليد
كس ازو خير در زمانه نديد
پس گنجفه را از بغل خويش به دركن
از باده دماغ همه را تازه و تركن
و در اشاره ديگري اهلي شيرازي متوفي به سال ??? هجري قمري مجموعه شعري به نام رباعيات گنجفه سروده است. مجموعه رباعيات اثر اهلي شيرازي (تُرشيزي) مربوط به سال ??? هجري قمري است كه اهلي آن را در وصف صورتهاي گنجفه و به مناسبت نقشي كه هر يك از آنها در بازي گنجفه دارند سرود. اين مجموعه شامل نود و شش رباعي (به تعداد ورقهاي گنجفه) ميباشد چنانكه هر رباعي بجاي يك برگ گنجفه ساخته شدهاست و اگر هر رباعي را بر يك برگ جداگانه بنويسند با مجموع آنها كه نود و شش برگ خواهد شد. بازي گنجفه به همراه بازي آس ناس از قديمي ترين بازي هاي مربوط به تاريخ امپراطوري هاي ايران بوده است.